پارسي يا فارسي زبان مردم پارسا بود كه در سالهاي330 تا 550 قبل از ميلاد در ايران حكومت ميكردند اين زبان به گفتة محققين به گروه زبانهاي هند و ايراني تعلق دارد. زبان فارسي زبان امپراطوري فارس قرار گرفت و به طور گستردهاي در دورههاي باستان از مرزهاي هندوستان در شرق روسيه در شمال، سواحل جنوبي خليج فارس تا مصر و مديترانه در غرب به آن تكلم ميكردند.
(جعفرقلى سردار اسعد(سردار بهادرسومريها در ايجاد نقشهاي روي فلزات نيز مهارت زيادي داشته اند . آثار فلزي سومري ها هوشبختانه ضمن جسد پادشاهان بخاك سپرده شده است و از اين رهگذر است كه بدست ما رسيده است . ضمن اين آثار به اسباب خانه و لوازم زندگي و زينت آلات برمي خوريم . در اين ميان آشكار است كه مس مخصوصا بيشتر مورد توجه سومريها بوده است و صنعتگران سومري بوسيله كنده كاري و موم كاري ظروف مسي خود را تزيين مي كردند .
تاريخ زبان فارسي (پارسي)همينكه دره نيل را ترك گوييم و در قاره آسيا رو به مشرق پيش برويم به دره اي ميرسيم كه دو رود بزرگ آنرا دربر گرفته اند و در اين دره ، تمدني همزمان با تمدن مصري شكفته و بارورگشته است . اما در اين ديار نبايد بيهوده به جستجوي قصور و مقابر و معابد پابرجا برخيزيم ، زيرا اينك چيزي از اين قبيل در اين دره موجود نيست . هم اكنون در كناره رودخانه ها نخل ها رسته اند ولي در نواحي ديگر يعني در شمال و جنوب و غرب تا چشم كار مي كند بيابان است و ريگ روان … . از سوي ديگر در همان حال كه در جنوب غربي ، خرابه هاي باروري شهر مقدس (( اريدو Eridu مشاهده مي شود و در شمال غربي نيز آثاري ا زشهر العبيد Alubaid بچشم مي آيد .
تاريخ زبان فارسي (پارسي)رضاشاه كبير در حضور نمايندگان فضل و ادب جهان افتتاج نمود از ملاحظه كاري كه ظرف 20 سال زمامداري و سلطنت رضاشاه كبير انجام گشته بخوبي آشكار شد كه مملكت گامهاي سريع بسوي تجدد و تحويل برداشته است تنها براي مقايسه اي عده اي مدارس در سال 1304 در تمام كشور 109 هزار شاگرد با 6 هزار معلم وجود داشت. در صورت كه در سال 1320 ايران داراي 36 هزار شاگرد بود با وجود بحرانهايي كه در اثر جنگ جهاني دوم در كشور ما پديد آمد و عدم ثبات دولتها هر سال بر عده مدارس در تمام مراحل افزوده شد در سال 1322 قانون تعليمات اجباري وضع شد و كوشش بسيار براي ازدياد دبستان در شهرها و قصبات و دهات بعمل آمد تعليمات متوسطه به حدي بسط پيدا كرد كه از تناسب خارج شد در 1325 در اصفهان و شيراز آموزشگاه عالي بهداري براي تربيت بهدار تاسيس شد كه با آموزشگاه بهداري مشهد كه در سال 1319 داير شده بود.
تاريخ زبان فارسي (پارسي)در 1319 به سازمان دانشكده پزشكي و دندانسازي و داروسازي توسعه داده شد و چند بيمارستان براي آزمايش و عمليات دانشجويان ضميمه آن گرديد و در همان سال نيز هنركده در خارج از دانشگاه تاسيس و سال بعد به آنجا منتقل شد و بعداص مرسوم به دانشكده هنرهاي زيبا شد. براي حفظ و ترقي زبان فارسي در 1314 انجمني از شعبه فضلاي مملكت بنام فرهنگستان بنام فرهنگستان ايران تاسيس شد كه در تسبيل اصطلاحات علمي و جلوگيري از تصميمان واطي و تهيه مقدمات كتاب لغت و دستور مفصل زبان ويراستن زبان خدماتي انجام داد.
تحولات ايران بعد از جنگ جهاني دومدر آغاز 1312 انجمن ملي تربيت بدني توسط ابراهيم حكيمي و حسين علاء (كه در آن موقع رياست بانك ملي را برعهده داشت) و نگارنده تاسيس شد. و در آخر سال مذكور وزارت فرهنگ آن را رسميت داد. انجمن از آمريكا متخصص استخدام كرد. جنبش مهم نسبت به تربيت بدني و ورزش در مملكت به وجود آمد در سال 1310 به دستور اعليحضرت رضاشاه كبير طرح دانشگاه تهران را تهيه شد. نگارستان انتقال داده شد و به صورت موسسه نوين تعليمات عاليه درآمد بافيه آزمايشگاه و كتابخانه و برنامه جديد و شعبه علوم تربيتي و كارهاي فوق برنامه در خرداد 1313 قانون تاسيس دانشگاه به تصويب مجلس رسيد. بنياد آن همان سال در 15 بهمن به دست رضاشاه در اراضي جلاليه كه يك كيلومتر با شهر فاصله داشت نهاده شد. در قانون مذكور مقررات لازم براي استخدام دانشيار و درجات و شرايط ارتقا بمقام استادي و تربيت حقوق بازنشستگي پيش بيني شد و آتيه او تامين گرديد.
فعاليتهاي علمي، فرهنگي و هنري زمان رضاشاهپس از كودتاي سوم اسفند 1299 ه.ش در اثر اراده و قدرت رضاشاه در كارهاي ثبات ايجاد شد و تمام امور به تدريج به مجراي طبيعي افتاد و هرسال به بودجه و اعتبارات آبادي و عمران و اصلاحات افزوده شد و فرهنگ هم سهمي از آن برد و در نتيجه عده مدارس و موسسات معارفي رو به فزوني گذاشت. در اسفند 1300 به موجب قانون خاصي شوراي عالي فرهنگ بوجود آمد. و امور فني آموزشگاهها از قبيل اساسنامه ها و بدنامه ها- آئين نامه هاي امتحانات از آن پس به تصويب آن شورا رسيد و به اين ترتيب چنانكه در ممالك متمركز معمول است اتحاد شكل بوجود آمد به تدريج كه دولت مقتدر شد مداخله اش در مدارس غير دولتي زياد گشت در مدارس خصوصي (كه عموماً ملي ناميده مي شود) سازمان و برنامه و امتحانات مانند مدارس دولتي گرديد و تنوع و قوع ابتكار از بين رفت به موجب مقرراتي كه در سال 1306 وزارت فرهنگ براي مدارس خارجي وضع گرديد حدود و قبولي براي آنها تعيين شد. در سال 1319 مدارس آمريكايي و انگليسي برچيده شد و مدارسي فرانسوي بواسطه استمهالي كه كرده بودند و پيش آمد واقع سوم شهريور 1320 باقي ماند و يكي از مهمترين اقداماتي كه براي پرورش و رفع حوايج فني و علمي اين دوره انجام گرفته فرستادن دانشجو به اروپا و امريكا بود. در سال 1307 به موجب قانون اعزام محصل به خارج مقرر شد كه وزارت فرهنگ تا 6 سال هر سال لااقل 100 نفر براي فراگرفتن علوم طبيعي و رياضي و فنون مختلف و تربيت و تعليم و طب و مهندسي به وسيله امتحان و مسابقه از ميان فارغ التحصيلهاي دبيرستانها انتخاب و به خارج روانه كند.
فعاليتهاي آموزش و پرورش زمان رضا شاه از سال 1312 تا سال 1317قشر روحانيت بود از ديدگاه تشيع رضاشاه مثل پيشينيان قاجار يك غاصب به شمار مي رفت و رهبران برجسته مذهب تشيع در شهرهاي مقدس نجف و كربلا اقامت داشتند. تهديد فراخواني طلبه علوم ديني براي خدمت سربازي و در آوردن تعليم و تربيت عمومي از نظارت روحانيون و از بين بردن حجاب زنان و رواج سرگرمي هاي غربي نظير سينما همه و همه از ديدگاه تشيع اسلامي اخلاق عمومي را به طرف نابودي مي كشيد. شاه در روابطش با غربيان خصوصاً به خاطر مقالات انتقادي كه در مطبوعات خارجي منتشر مي شد هرچه بيشتر حساس تر و شكاك تر شد. چنين مي نمايد كه وي چيزي از آزادي مطبوعات سرش نمي شد. در سال 1308 براي برطرف كردن كمبود نيروي انساني كارآمد مبلغ زيادي در راه تربيت دانشجويان ايراني در خارج از كشور در مدت يك دوره شش ساله اختصاص يافت در سال 1317 حدود 400 دانشجوي دولتي به ايران بازگشتند.
كودتاي سوم اسفند 1299 و وقايع بعد از آنيكي از چشمگير ترين ويژگيهاي تاريخ ايران از سال 1317 تا 1340 نقش متقابل پيچيدهاي بود بين نيروهاي مختلف ايران كه تلاش مي كردند حكومت مشروطه و دخالت دولت هاي روسي و انگليس را در ايران برقرار سازند. شايد بتوان هدف اصلي رضاشاه را در مورد ايجاد يك ارتش واقعي كه بتواند موازنه داخلي را حفظ كند و مانع مهمي فرا راه دخالت مسلحانه بيگانگان باشد قبول كرد، مي توان از اصلاحات وي سخن راند. نياز اول رژيم رضاشاه پول بود. به خاطر احتياج روز افزون به پول و براي نوسازي ارتش منابع جديد در آمد ضروري بود. صنعتي كردن كشور، افزايش توليدات داخلي نياز به تعداد بي شماري از افراد تحصيل كرده و تعليم يافته داشت تا بتواند ضروريات يك ارتش نوساخته و توسعه صنعتي و رواج خدمات جديد و وابسته از قبيل بانكداري را برطرف سازد. كه همين كار ضرورت توسعه و بهبود تسهيلات آموزشي و تربيت ايرانيان را در خارج از كشور پيش كشيد و در اين تلاش ملي همياري و شركت زنان نيز ضروري بود. به همين جهت مدارس، ادارات جديد دولتي، بيمارستانها و يا هتلهايي ساخته شد. قشر عمده اي كه مشكلاتي سر راه اجراي سياسات رضاشاه به وجود ميآورد.
نقش روحانيت و جايگاه تشيع در زمان رضاشاه- ركن زاده آدميت (محمدحسين)
ويژگي چشمگير تاريخ ايران از سال 1317 تا 1340تعداد صفحات : 7