close
آخرین مطالب
  • هاست وردپرس تحویل آنی
  • فود کده
  • eee

    بازدید :200
    يکشنبه 13 تير 1395زمان :19:28
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    تعريف استهلاك

    استهلاك را به كاهش فايده يك قلم يا يك نوع دارايي ثابت بر اثر عواملي چون مرور زمان، فرساي ناشي از كار و نابابي تعريف كرده اند.

    قانون تجارت، پايين آمدن ارزش دارايي ثابت را كه در نتيجه استعمال، تغييرات فني و يا علل ديگر حادث شود موجب استهلاك دانسته است، و در قانون مالياتهاي مستقيم آن قسمت از دارايي ثابت كه بر اثر استعمال يا گذشت زمان يا ساير عوامل بدون توجه به تغيير قيمتها تقليل مي يابد قابل استهلاك تشخيص شده است. ولي مفهوم و تعريف استهلاك در حسابداري دقيق تر و مشخص تر است. در عرف حسابداري، سرشكن كردن و تخصيص دادن بهاي تمام شده دارايي ثابت را به طريقي معقول و منظم بر دوره هاي استفاده از آن استهلاك مي نامند. بهاي تمام شده معمولاً در طول مدت استفاده از دارايي، ثابت مي ماند، بطوري كه در پايان عمر مفيد دارايي، مجموع اقلامهاي استهلاك دوره هاي استفاده از آن برابر مي شود بابهاي اوليه منهاي ارزشي كه براي دارايي اسقاط در نظر گرفته شده است.

    در تعريف، دو شرط معقول و منظم بودن روش استهلاك كافي تشخيص داده شده است. مراد از معقول آن است كه روش استهلاك با فوايد حاصل از دارايي در مدت بهره برداري از آن رابطه داشته باشد و شرط دوم حكايت از اين مي كند كه روش مورد استفاده از نظم و ترتيبي منطقي برخوردار باشد.

    بنابر توضيح بالا، حسابداري استهلاك به روشي اطلاق مي شود كه بر اساس آن بهاي تمام شده دارايي ثابت، منهاي ارزش اسقاط آن، بر مدتي كه عمر مفيد آن برآورد مي شود به طريقي معقول و منظم سرشكن شود. به اين تعبير، منظور از هدف استهلاك، سرشكن كردن و تخصيص بهاي تمام شده است و نه تعيين ارزش دارايي.

    ماهيت استهلاك

    بهاي تمام شده اموال، ماشين آلات و تجهيزات يعني اقلام مختلف دارايي را مي توان در حكم پيش پرداختي بلند مدت تلقي كرد كه بابت استفاده اي كه در آينده از آنها خارج خواهد شد قبلاً تاديه و مانند ساير پيش پرداختها ابتدا به عنوان دارايي قلمداد مي شود و به تدريج كه از عمر مفيد يا عمر اقتصادي مال كاسته مي گردد استهلاك آن منظمناً به صورت هزينه به عمليات واحد اقتصادي تخصيص مي يابد.

    در صورت سود و زيان استهلاك بر اساس ماهيت و مورد استفاده از مال به يكي از سه عنوان هزينة فروش، هزينه اداري و يا هزينه ساخت كالاي فروش رفته ارائه مي شود. در واقع، استهلاك از دو طريق بر صورت سود و زيان اثر مي گذارد: يكي آن كه مستقيماً به بدهكار حساب هزينه منظور و سبب افزايش آن مي شود مانند هزينه استهلاك خودروهايي كه مورد استفاده دايره فروش كالا قرار مي گيرد و طبعاً به شكل هزينه فروش انعكاس پيدا مي كند، ديگر استهلاك ماشين آلات كارخانه كه به صورت قسمتي از بهاي تمام شده كالا ثبت و پس از فروش كالا به بدهكار حساب بهاي تمام شده كالاي فروش رفته منظور مي گردد. بديهي است آن قسمت از استهلاك كه در بهاي كالا فروش نرفته باقي مي ماند مادام كه كالا موجود است به عنوان دارايي (موجودي كالا) محسوب مي شود. به بيان ديگر، اين نوع استهلاك يعني استهلاك ماشين آلات توليدي، درآمد دوره مالي را تا آن حد مي كاهد كه از حساب بهاي كالاي موجود به حساب بهاي تمام شده كالاي فروش رفته، انتقال يابد.

    بازدید :198
    يکشنبه 13 تير 1395زمان :19:27
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    کفایت افشای مفروضات مدیریت در یادداشتهای همراه اطلاعات مالی آتی. نوع مفروضات مدیریت (بهترین براورد یا ذهنی) باید به روشنی مشخص شده باشد. چنانچه مفروضات مزبور به زمینه‌های با اهمیتی مربوط باشد که با ابهام زیاد همراه است، ابهامات مزبور و میزان تاثیرپذیری نتایج از این ابهامات نیز باید به‌گونه‌ای کافی افشا شده باشد.

    ت - افشای تاریخ تهیه اطلاعات مالی آتی. مدیریت لازم است مناسب بودن مفروضات مزبور را به تاریخ تهیه اطلاعات، تایید کند، حتی اگر اطلاعات مبنای آنها، طی یک دوره زمانی گرداوری شده باشد.

    ث - واضح و آشکار بودن مبانی تعیین دامنه و عدم انتخاب دامنه به‌گونه‌ای جانبدارانه یا گمراه‌کننده، در مواردی که نتایج در اطلاعات مالی آتی به صورت دامنه (یعنی، از یکحداقل تا یک حداکثر) ارائه شده است.

    ج - افشای هرگونه تغییر در رویه‌های حسابداری از تاریخ آخرین صورتهای مالی تاریخی همراه با دلایل هر تغییر و آثار آن بر اطلاعات مالی آتی.

    گزارش رسیدگی به اطلاعات مالی آتی

    27. گزارش حسابرس درباره رسیدگی به اطلاعات مالی آتی باید حاوی موارد زیر باشد :

    الف- عنوان.

    ب - مخاطب.

    پ - مشخص کردن اطلاعات مالی آتی.

    ت - اشاره به استاندارد حسابرسی مربوط به رسیدگی به اطلاعات مالی آتی.

    ث - تصریح این که مسئولیت اطلاعات مالی آتی (شامل مفروضات زیربنای آنها) با مدیریت واحد مورد رسیدگی است.

    ج - اشاره به هدفهای تهیه و یا هرگونه محدودیت در توزیع اطلاعات مالی آتی.

    چ - ارائه اطمینان سلبی درباره این که آیا مفروضات، مبنای معقولی را برای اطلاعات مالی آتی فراهم می‌کند یا خیر.

    ح - اظهار نظر درباره این که آیا اطلاعات مالی آتی، براساس مفروضات به‌گونه‌ای درست تهیه و طبق استانداردهای حسابداری ارائه شده است یا خیر.

    خ - ارائه هشدارهای مناسب درباره قابلیت دستیابی نتایج مندرج در اطلاعات مالی آتی.

    د - تاریخ گزارش که باید به تاریخ تکمیل اجرای روشهای رسیدگی باشد.

    ذ - نشانی حسابرس.

    ر - امضا.

    28. گزارش موضوع بند 27 لازم است موارد زیر را در بر گیرد :

    · تصریح این که آیا حسابرس براساس رسیدگی به شواهد پشتوانه مفروضات، به مواردی برخورد کرده است که وی را متقاعد سازد مفروضات مزبور، مبنای معقولی برای تهیه اطلاعات مالی آتی فراهم نمی‌کند یا خیر.

    · اظهار نظر درباره این که آیا اطلاعات مالی آتی براساس مفروضات، به‌گونه‌ای درست تهیه و طبق استانداردهای حسابداری ارائه شده است یا خیر.

    · تصریح این که :

    - نتایج واقعی احتمالا متفاوت از اطلاعات مالی آتی خواهد بود؛ زیرا، رویدادهای پیش‌بینی شده اغلب به‌گونه‌ای مورد انتظار رخ نمی‌دهد و تفاوتهای حاصل می‌تواند با اهمیت باشد. به همین ترتیب، در موارد ارائه اقلام اطلاعات مالی آتی به صورت دامنه لازم است تصریح گردد که نسبت به قرار گرفتن نتایج واقعی در آن دامنه، هیچ‌گونه اطمینانی وجود ندارد.

    - در‌مورد اطلاعات مالی فرضی، اطلاعات مالی آتی به‌منظور… (هدف از تهیه) … و برمبنای مفروضاتی شامل مفروضات ذهنی درباره رویدادهای آتی و اقدامات مدیریت تهیه شده است که انتظار نمی‌رود لزوما به وقوع بپیوندد. در نتیجه، لازم است به استفاده‌کنندگان هشدار داده شود که اطلاعات مالی آتی برای هدفهایی جز هدف توصیف شده، بکار برده نشود.

    29. نمونه‌ای از یک گزارش تعدیل نشده حسابرس درباره اطلاعات مالی پیش‌بینی شده به‌شرح زیر است :

    ترازنامه پیش‌بینی شده شرکت نمونه به تاریخ 30 آبان ××13 و صورتهای سود و زیان و جریان وجوه نقد پیش‌بینی شده آن برای سال مالی منتهی به تاریخ مزبور، طبق استاندارد حسابرسی ” رسیدگی به اطلاعات مالی آتی“ مورد رسیدگی این موسسه قرار گرفته است. مسئولیت صورتهای مالی پیش‌بینی شده و همچنین، مفروضات مبنای تهیه آنها، به‌شرح یادداشت شماره ×× ، با مدیریت است.

    براساس رسیدگی به شواهد پشتوانه مفروضات، این موسسه به مواردی برخورد نکرده است که معتقد شود مفروضات مزبور، مبنای معقولی را برای تهیه صورتهای مالی پیش‌بینی شده فراهم نمی‌کند. به علاوه، به نظر این موسسه، صورتهای مالی مزبور براساس مفروضات و به‌گونه‌ای درست تهیه و طبق استانداردهای حسابداری ارائه شده است.

    نتایج واقعی احتمالا متفاوت از پیش‌بینی‌ها خواهد بود؛ زیرا رویدادهای پیش‌بینی شده اغلب به‌گونه‌ مورد انتظار رخ نمی‌دهد و تفاوتهای حاصل می‌تواند با اهمیت باشد.

    بدیهی است در موارد رسیدگی به یک یـا چنـد عنصـر اطلاعـات مالی آتی، مثلا بودجـه، نام عنصر یا عناصر مورد رسیدگی در گزارش حسابرس درج می‌شود.


    30. نمونه‌ای از گزارش تعدیل نشده حسابرس درباره اطلاعات مالی فرضی به‌شرح زیر است :

    ترازنامه فرضی شرکت نمونه به تاریخ 31 خرداد ××13 و صورتهای سود و زیان و جریان وجوه نقد فرضی آن برای سال مالی منتهی به تاریخ مزبور طبق استاندارد حسابرسی ” رسیدگی به اطلاعات مالی آتی“ مورد رسیدگی این موسسه قرار گرفته است. مسئولیت این صورتهای مالی فرضی، و همچنین، مفروضات مبنای تهیه آنها، به‌شرح یادداشت ×× ،
    با مدیریت است.

    این صورتهای مالی فرضی به منظور… (مثلا، توجیه طرح توسعه کارخانه شرکت)… تهیه شده است. از آنجا که شرکت نمونه در مرحله تولید آزمایشی است، این صورتها براساس مفروضاتی تهیه شده است که شامل مفروضات ذهنی درباره رویدادهای آتی و اقدامات مدیریت است که انتظار نمی‌رود لزوما به وقوع به‌‌پیوندد. در نتیجه، به استفاده‌کنندگان هشدار داده می‌شود که از این صورتهای مالی فرضی برای هدفهایی جز منظور توصیف شده در بالا استفاده نکنند.

    براساس رسیدگی به شواهد پشتوانه مفروضات و با فرض تحقق… (توصیف مفروضات ذهنی)… ، این موسسه به مواردی برخورد نکرده است که معتقد شود مفروضات مزبور، مبنای معقولی را برای صورتهای مالی فرضی فراهم نمی‌کند. به علاوه، به نظر این موسسه، صورتهای مالی فرضی یاد شده در بالا براساس مفروضات و به‌گونه‌ای درست تهیه و طبق استانداردهای حسابداری ارائه شده است.

    حتی اگر رویدادهای پیش‌بینی شده طبق مفروضات ذهنی توصیف شده در بالا رخ دهد، نتایج واقعی همچنان متفاوت از پیش‌بینی‌ها خواهد بود؛ زیرا، سایر موارد پیش‌بینی شده اغلب به‌گونه‌ مورد انتظار رخ نمی‌دهد و تفاوتهای حاصل می‌تواند با اهمیت باشد.

    بازدید :202
    يکشنبه 13 تير 1395زمان :19:26
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    17. حسابرس‌ هنگام‌ تعيين‌ ماهيت‌، زمانبندي‌ اجرا و حدود روشهاي‌ رسيدگي‌ بايد موارد زير را مورد توجه‌ قرار دهد:

    الف‌- احتمال‌ تحريف‌ عمده‌.

    ب‌ - شناخت‌ كسب‌ شده‌ در طول‌ رسيدگيهاي‌ قبلي‌.

    پ‌ - صلاحيت‌ مديريت‌ برای‌ تهيه‌ اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌.

    ت‌ - میزان تاثیر قضاوتهای مدیریت در تهیه اطلاعات مالی آتی.

    ث‌ - کفایت واتکاپذیری داده‌های زیربنای اطلاعات مالی آتی.

    18. حسابرس‌ منبع‌ و اتکاپذیری شواهد پشتوانه‌ مفروضات بهترین ‌براورد مديريت‌ را ارزيابي‌ مي‌كند. شواهد مناسب‌ و كافي‌ براي‌ پشتیبانی‌ اين‌ مفروضات‌ از منابع‌ داخلي‌ و خارجي‌، شامل ‌ارزیابیمفروضات در پرتو‌ اطلاعات‌ تاريخي‌ و مبتني‌ بودن‌ آنها بر‌ برنامه‌هايي‌ كه‌ در توان‌ واحد مورد رسيدگي‌ است‌، كسب‌ مي‌شود.

    19. حسابرس ‌درمواردی که از مفروضات ذهني‌ استفاده‌ شده‌ است‌، در نظر داشتن کلیه تبعات عمده  این مفروضات توسط مدیریت را ارزیابی می‌کند. برای مثال، چنانچه پیش‌بینی رشد فروش فراتر از ظرفیت جاری واحد مورد رسیدگی باشد، لازم است اطلاعات مالی آتی شامل سرمایه‌گذاری لازم برای ایجاد ظرفیت اضافی یا مخارج مربوط به راههای جایگزین برای رسیدن به فروش پیش‌بینی شده، مانند قرارداد دست دوم تولید، باشد.

    20. اگرچه‌ کسب شواهد پشتوانه مفروضات ذهنی ضروری نیست، اما لازم است حسابرس درباره سازگاری مفروضات با هدفهای اطلاعات مالی آتی و نبود دلیلی آشکار مبنی‌بر واقع‌بینانه نبودن آن مفروضات، متقاعد شود.

    21. حسابرس لازم است نسبت به تهیه درست و مناسب اطلاعات مالی آتی، براساس مفروضـات مدیریت، متقاعد شـود. این کار می‌تواند از طریق انجام کنترلهایی چون محاسبه مجـددو بررسی سازگاری درونی  انجام شود. ”سازگاری درونی“ یعنی هماهنگی اقدامات مورد نظر مدیریت با یکدیگر و نبود هرگونه ناسازگاری در تعیین مبالغی که براساس متغیرهای مشترک (مانند نرخ سود تضمین شده) براورد شده است.

    22. حسابرس لازم است توجه خود را بر زمینه‌هایی متمرکز کند که نسبت به تغییر، بسیار حساس می‌باشد و ممکن است آثار با اهمیتی بر نتایج منعکس در اطلاعات مالی آتی داشته باشد. این موضوع بر میزان شواهد حسابرسی مناسب و همچنین، بر ارزیابی حسابرس از مناسب و کافی‌بودن افشای اطلاعات، اثر می‌گذارد.

    23. در موارد رسیدگی به یک یا چند جزء اطلاعات مالی آتی، مانند یکی از صورتهای مالی، حسابرس لازم است روابط متقابل با سایر اجزای مرتبط را نیز مورد توجه قرار دهد.

    24. چنانچه بخشی از دوره تحت پوشش اطلاعات مالی آتی سپری شده باشد، حسابرس لازم است حدود روشهای لازم برای رسیدگی به اطلاعات مالی تاریخی را مورد توجه قرار دهد.
    این روشها بسته به شرایط، مثلا مدت سپری شده از دوره اطلاعات مالی آتی، متفاوت خواهد بود.

    25. حسابرس باید درباره موارد استفاده اطلاعات مالی آتی، کامل بودن مفروضات عمده مدیریت و پذیرش مسئولیت اطلاعات مالی آتی توسط مدیریت، تاییدیه کتبی از مدیریت دریافت کند.

    ارائه و افشا

    26. حسابرس هنگام ارزیابی ارائه و افشای اطلاعات مالی آتی، لازم است علاوه‌ بر رعایت هرگونه الزامات خاص قانونی و مقرراتی یا استانداردهای حرفه‌ای مربوط، موارد زیر را نیز ارزیابی کند :

    الف- آگاه‌کننده بودن اطلاعات مالی آتی و گمراه‌کننده نبودن آن.

    ب - افشای روشن رویه‌های حسابداری در یادداشتهای همراه اطلاعات مالی آتی.

    بازدید :212
    يکشنبه 13 تير 1395زمان :19:25
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    كليات‌

    1 . هدف‌ اين‌ بخش‌، ارائه‌ استانداردها و راهنماييهاي‌ لازم‌ درمورد خدمات رسیدگی به اطلاعات مالی آتی و گزارش درباره آن، شامل روشهای رسیدگی به مفروضات بهترین براورد و مفروضات ذهنی است. این بخش برای رسیدگی به اطلاعات مالی آتی که به‌طور کلی یا توصیفی ارائه می‌شود، مانند مواردی که در مباحث و تحلیلهای مدیریت در گزارشهای سالانه واحد مورد رسیدگی ارائه می‌شود، کاربرد ندارد، اگرچه بیشتر روشهای مقرر در این بخش ممکن است برای چنین رسیدگیهایی نیز مناسب باشد.

    2 . حسابرس‌ در رسیدگی به‌ اطلاعات‌ مالي‌آتي بايد شواهد مناسب‌ و كافي‌ درباره‌ موارد زير كسب‌ كند:

    الف‌- نامعقول نبودن مفروضات بهترین براورد مدیریت که زیربنای اطلاعات مالی آتی است و انطباق مفروضات ذهنی با مقاصد اطلاعات.

    ب‌ - تهیه اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ برمبناي‌ مفروضات مربوط‌ به‌نحو مناسب‌.

    پ‌ - ارائه اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ به‌نحو مناسب‌ و افشای کافی مفروضات با اهمیت، از‌جمله تفکیک روشن مفروضات بهترین براورد و مفروضات ذهنی.

    ت‌ - تهیه اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ به‌طور یکنواخت با صورتهای مالی تاریخی و با استفاده از رویه‌های حسابداری مناسب.

    3 . ” اطلاعات‌ مالي‌ آتي“ ‌ يعني‌ اطلاعات‌ مالي‌ كه‌ مبتنی‌بر مفروضاتي‌ درباره‌ رويدادهاي آتی و اقدامات احتمالی واحد مورد رسیدگی است. این اطلاعات از لحاظ ماهیت، بسیار ذهنی است و تهیه آن مستلزم اعمال قضاوت قابل توجه است. اطلاعات مالی آتی می‌تواند به شکل پیش بینی، فرضی یا ترکیبی از هر دو باشد، برای مثال، اطلاعات مالی پیش‌بینی شده یک‌ساله به علاوه اطلاعات مالی فرضی پنج ساله.

    4 . ” اطلاعات مالی پيش‌بيني شده‌“ يعني‌ اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ تهيه‌ شده‌ برمبناي مفروضاتی درباره رويدادهاي‌ آتي‌كه‌ مدیریت انتظار دارد رخ دهد و اقداماتی که مدیریت در تاریخ تهیه اطلاعات انتظار دارد انجام دهد (مفروضات بهترین براورد).

    5 . ” اطلاعات مالی فرضی“ يعني‌ اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ كه‌ براساس‌ یکی از مباني‌ زير تهيه‌ شده‌ است‌:

    الف‌- مفروضات‌ ذهني‌ درباره‌ رويدادهاي‌ آتي‌ و اقدامات‌ مديريت‌ كه‌ لزوما انتظار وقوع‌ آنها نمي‌رود، مانند مواردی‌كه‌ برخي‌ واحدهاي‌ تجاري‌ در مرحله‌ پیش از بهره‌برداری يا در حال‌ بررسي‌ تغيير عمده‌ در نوع عملیات خود می‌باشند.

    ب‌ - تركيبي‌ از مفروضات بهترین براورد و مفروضات ذهنی.

    اين‌ اطلاعات‌، پيامدهای احتمالي‌ رویدادها و اقدامات را با فرض وقوع آن،در تاریخ تهیه اطلاعات نشان می‌دهد.

    6 . اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ مي‌تواند شامل‌ مجموعه صورتهاي‌ مالي‌، یکی از صورتهای مالی یا یک یا چند عنصر صورتهای مالی باشد و ممکن است برای مقاصد زیر تهیه شود :

    الف‌- به‌عنوان‌ ابزار مديريتی درون سازمانی‌، براي‌ مثال‌، كمك‌ به ارزيابي‌ يك‌ سرمايه‌گذاري‌ احتمالي.

    ب‌- برای ارائه به اشخاص ثالث، به‌عنوان مثال :

    · در اعلامیه پذیره نویسی به‌منظور ارائه اطلاعات‌ درباره‌ انتظارات‌ آتی به سرمایه‌گذاران بالقوه .

    · در گزارش سالانـه برای ارائـه اطلاعـات به سهامداران، مراجع ذیصلاح قانونی و سایـر اشخاص ذینفع.

    · در گزارشی برای آگاهی اعتباردهندگان که ممکن است شامل مواردی‌ چون جریان وجوه نقد پیش‌بینی شده باشد.

    7 . مسئولیت‌ تهيه‌ و ارائه‌ اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌، شامل‌ مشخص کردن‌ و افشاي‌ مفروضات زیربنای آنها، به‌عهده مدیریت است. به‌منظور افزایش اعتبار اطلاعات مالی آتی، برای استفاده اشخاص ثالث یا هدفهای داخلی، ممکن است از حسابرس درخواست شود اطلاعات مزبور را رسیدگی و در‌مورد آن گزارش ارائه کند.

    اطمينان‌ بخشي‌ حسابرس‌ درباره‌ اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌

    8 . اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ به‌ رويدادها و اقداماتي‌ مربوط‌ مي‌شود كه‌ هنوز واقع‌ نشده‌ و ممكن‌ است‌ واقع‌ نشود. گرچه‌ ممكن‌ است‌ شواهدی به‌منظور پشتيباني‌ از مفروضات زیربنای تهیه اطلاعات مالی آتی در دسترس باشد، اما این‌گونه شواهد، خود مربوط به آینده است و از این رو، به‌دلیل ماهیت نظری، با شواهد معمول قابل دسترس در حسابرسی اطلاعات مالی تاریخی متفاوت است. بنابراین، حسابرس نمی‌تواند درباره تحقق نتایج نشان داده شده در اطلاعات مالی آتی اظهارنظر کند.

    9 . به علاوه، با درنظر گرفتن نوع شواهد در دسترس برای ارزیابی مفروضات زیربنای تهیه اطلاعات مالی آتی، حسابرس ممکن است نتواند به‌گونه‌ای متقاعد شود که درباره عاری‌بودن مفروضات از تحریف با اهمیت، نظر مثبت اظهار کند. بنابراین، در این بخش، حسابرس هنگام گزارشگری درباره معقول بودن مفروضات مدیریت، تنها اطمینانی در سطح متوسط ارائه می‌کند. با این وجود، اگر حسابرس، به اندازه کافی متقاعد شده باشد، از اظهار اطمینان مثبت درباره مفروضات منع نشده است.

    پذيرش‌ کـار

    10. حسابرس‌، لازم است قبل‌ از پذيرش‌ کار رسیدگی به‌ اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌، موارد زير را مورد توجه‌ قرار دهد:

    · استفاده‌ مورد نظر از اطلاعات‌.

    · نشر‌ عمومي‌ يا محدود اطلاعات‌.

    · ماهيت‌ مفروضات یعنی مفروضات بهترین براورد است یا ذهنی.

    · جزئيات‌ قابل درج در اطلاعات.

    · دوره‌ تحت‌ پوشش‌ اطلاعات‌.

    11. هنگامي‌ كه‌ مفروضات‌، كاملا غير واقع‌بينانه‌ است‌ يا حسابرس‌ براين‌ باور است‌ كه‌ اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ براي‌ استفاده مورد نظر نامناسب‌ است، وي‌ بايد از پذیرش کار خودداری یا از آن کناره‌گیری کند.

    12. حسابرس و صاحبکار باید در‌مورد شرایط کار توافق کنند. تنظیم قرارداد پیش از شروع کار، به نفع صاحبکار و حسابرس است؛ زیرا،  از هرگونه برداشت نادرست درباره کار، جلوگیری می‌کند. این قرارداد، موضوعات مندرج در بند 10 بالا و مسئولیتهای مدیریت درباره مفروضات و ارائه کلیه اطلاعات مربوط و داده‌های زیربنای مفروضات به حسابرس را مشخص می‌کند.

    شناخت‌ فعاليت‌ واحد مورد رسیدگی‌

    13. حسابرس برای ارزیابی این که همه مفروضات عمده لازم جهت تهیه اطلاعات مالی آتی تعیین شده است باید شناخت کافی از فعالیت واحد مورد رسیدگی کسب کند. حسابرس لازم است با ارزیابی موضوعاتی چون موارد زیر، با فرایند تهیه اطلاعات مالی آتی توسط واحد مورد رسیدگی نیز آشنا شود :

    · كنترلهاي‌ داخلي حاکم بر سيستم‌ مورد استفاده‌ برای تهيه‌ اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ و میزان تخصص و تجربه تهیه‌کنندگان‌ آن‌ اطلاعات‌.

    · ماهيت‌ مستندات‌ تهيه‌ شده‌ به‌وسيله‌ واحد مورد رسيدگي‌ براي‌ پشتيباني‌ از مفروضات مديريت‌.

    · ميزان‌ استفاده‌ از تکنیکهای‌ آماري‌ و رياضي‌ و بکارگیری رايانه‌‌.

    · شيوه‌هاي‌ مورد استفاده‌ در تعیین‌ و بكارگيري‌ مفروضات‌.

    · میزان دقت‌ اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ تهيه‌ شده‌ در دوره‌هاي‌ قبل‌ و دلايل‌ مغايرات‌ عمده‌.

    14. حسابرس‌ بايد ميزان‌ توجيه‌پذيري‌ اتکا براطلاعات‌ مالي‌ تاریخی‌ واحد مورد رسیدگی را ارزیابی کند . حسابرس‌ به‌منظور ارزيابي‌ اين‌كه‌ اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ برمبنايي‌ يكنواخت‌ با اطلاعات‌ مالي‌ تاريخي‌ تهيه‌ شده‌ است‌ و همچنین دستیابی به یک معیار مبتنی ‌بر اطلاعات مالی تاریخی برای ارزیابی مفروضات مدیریت، به شناخت از اطلاعات مالی تاریخی واحد مورد رسیدگی نیاز دارد. برای مثال، حسابرس لازم است مشخص کند که آیا اطلاعات تاریخی مربوط، حسابرسی یا بررسی اجمالی شده است و آیا در تهیه آنها از استانداردهای حسابداری استفاده شده است یا خیر.

    15. چنانچه‌ گزارش‌ حسابرسي‌ يا بررسي‌ اجمالي‌ درباره اطلاعات‌ مالي‌ تاريخي‌ دوره‌ قبل‌، حاوی نظری غیر از نظر مقبول بوده يا واحد مورد رسيدگي‌ در مرحله‌ تاسيس‌ است‌، حسابرس ‌ واقعيتهاي‌ پيرامونی‌ و تاثير آن را ‌بر رسیدگی‌ به اطلاعات‌ مالي‌ آتي،‌ مورد توجه‌ قرار مي‌دهد.

    دوره‌ تحت‌ پوشش‌

    16. حسابرس‌ بايد دوره‌ زماني‌ تحت‌ پوشش‌ اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ را مورد توجه‌ قرار دهد. از آنجا‌ كه‌ هرچه‌ طول ‌دوره‌ بیشتر باشد، جنبه‌های نظری مفروضات افزایش می‌یابد، پس با طولانی‌تر شدن دوره، توانایی مدیریت برای تعیین مفروضات بهترین براورد کاهش می‌یابد. به هر حال، این دوره نمی‌تواند طولانی‌تر از دوره‌ای باشد که مدیریت، مبانی معقولی برای مفروضات خود دارد. برخی از عواملی که حسابرس در ارزیابی دوره زمانی تحت پوشش اطلاعات مالی آتی به آن توجه می‌کند، در زیر می‌آید :

    · چرخه‌ عملياتي‌؛ براي‌ مثال‌، درمورد یک پروژه‌ بلندمدت ساختماني‌، زمان‌ مورد نياز براي‌ تکمیل پروژه‌ ممكن‌ است‌ دوره‌ تحت‌ پوشش‌ را تعيين‌ كند.

    · میزان اتکاپذيري‌ مفروضات؛ براي‌ مثال‌، چنانچه‌ واحد مورد رسيدگي‌ محصول‌ جديدي‌ را معرفي‌ مي‌كند، دوره‌ آتي‌ تحت‌ پوشش‌ مي‌تواند كوتاه‌ و به‌اجزاي‌ كوچکتری‌، مانند هفته‌ و ماه، تبدیل‌ شود. ازسوي‌ ديگر، چنانچه‌ تنها فعاليت‌ تجاري‌ واحد مورد رسيدگي‌، داشتن‌ اموال‌ تحت‌ اجاره‌ بلندمدت‌ است‌، يك‌ دوره‌ آتي‌ نسبتا بلند ممكن‌ است‌ معقول‌ باشد.

    · نياز استفاده‌كنندگان‌؛ براي‌ مثال‌، اطلاعات‌ مالي‌ آتي‌ ممكن‌ است‌ درارتباط‌ با درخواست وام و برای دوره‌ زماني‌ لازم‌ به‌منظور تامین وجوه‌ كافي‌ براي‌ بازپرداخت‌ آن، تهيه‌ شود. ازسوي‌ ديگر، اطلاعات‌ ممكن‌ است‌ براي‌ سرمايه‌گذاران‌ درارتباط‌ با فروش‌ اوراق مشاركت‌، به‌منظور تشريح‌ استفاده‌ موردنظر از وجوه‌ حاصل‌ از فروش‌ آن‌ در دوره‌ آتي‌، تهيه‌ شود.

    بازدید :198
    يکشنبه 13 تير 1395زمان :19:24
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    (1) در مواردى كه بر اثر زيان‌هاى وارده حداقل نصف سرمايه شركت از ميان برود هيأت مديره مكلف است، بلافاصله مجمع عمومى فوق‌العاده صاحبان سهام را دعوت نمايد تا موضوع انحلال يا بقاء شركت را مورد شور و رأى قرار دهد. هرگاه مجمع مزبور رأى به انحلال شركت ندهد بايد در همان جلسه و با رعايت مفاد ماده (15) اساس‌نامه حاضر سرمايه شركت را به مبلغ سرمايه موجود كاهش دهد. درصورتى كه هيأت مديره شركت به مجمع عمومى فوق‌العاده مبادرت ننمايد يا مجمعى كه دعوت ميشود نتواند مطابق مقررات قانونى منعقد گردد، هر ذينفع ميتواند انحلال شركت را از دادگاه صلاحيت‌دار درخواست كند.

    (2) در موارد زير:

    - وقتى كه شركت موضوعى را كه براى آن تشكيل شده است انجام داده باشد يا انجام آن غير ممكن شده باشد.

    - در صورتى كه شركت براى مدت معين تشكيل گرديده و آن مدت منقضى شده باشد مگر اينكه مدت، قبل از انقضا تمديد گردد.

    - در صورت ورشكستگى.

    - در هر موقع كه مجمع فوق‌العاده صاحبان سهام به هر علتى رأى به انحلال شركت بدهد.

    - در صورت صدور حكم قطعى دادگاه.

    ماده 77. تصفيه: هر گاه شركت طبق مندرجات ماده فوق منحل گردد تصفيه امور آن با متابعت از مقررات مواد مربوطه لايحه قانونى اصلاح قسمتى از قانون تجارت به عمل خواهد آمد.

    بازدید :202
    يکشنبه 13 تير 1395زمان :19:23
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    ماده 61. اختيارات بازرس: بازرس ميتواند در هر موقع هرگونه رسيدگى و بازرسى لازم را در هر يك از امور شركت، چه به مباشرت و چه با استفاده از خبره و كارشناس با رعايت ماده (149) اصلاحيه قانون تجارت انجام داده و اطلاعات مربوط به شركت را از مديران يا كاركنان شركت مطالبه نمايد. انجام وظيفه بازرسى، به هيچوجه نبايستى مانع گردش عادى امور شركت گردد.

    ماده 62. مسئوليت بازرس: مسئوليت بازرس در مقابل شركت و صاحبان سهام و اشخاص ثالث، طبق مقررات لايحه قانونى اصلاح قسمتى از قانون تجارت است.

    ماده 63. حق‌الزحمه بازرس: حق‌الزحمه بازرس را مجمع عمومى عادى تعيين مينمايد.

    ماده 64. معاملات بازرس با شركت: بازرس نميتواند در معاملاتىكه با شركت يا به حساب شركت انجام ميگيرد، به طور مستقيم يا غيرمستقيم، ذينفع شود.

    ماده 65. سال مالى: سال مالى شركت از روز .................... ماه هر سال آغاز مرشود و در روز آخر .................... ماه به پايان ميرسد. اولين سال مالى شركت، استثنائاً از تاريخ تأسيس شركت (....................) آغاز و روز آخر .................... ماه به پايان ميرسد.

    ماده 66. صورتحساب شش‌ماهه: هيأت مديره بايد لااقل هر شش ماه يك بار، خلاصه صورت دارايى و قروض شركت را تنظيم كرده و به بازرس بدهد.

    قسمت هفتم : حساب‌هاى شركت

    ماده 67. حساب‌هاى سالانه: هيأت مديره شركت بايد پس از انقضاى هر سال مالى، صورت دارايى و ديون شركت را در پايان سال و همچنين ترازنامه و حساب عملكرد و حساب سود و زيان شركت را به ضميمه گزارشى درباره فعاليت و وضع عمومى شركت طى سال مالى مزبور تنظيم كند. اسناد مذكور در اين ماده بايد اقلاً بيست روز قبل از تاريخ تشكيل مجمع عمومى عادى سالانه، در اختيار بازرس گذاشته شود تا پس از رسيدگى با گزارش بازرس به مجمع عمومى صاحبان سهام تقديم گردد.

    ماده 68. حق مراجعه صاحبان سهام: از پانزده روز قبل از انعقاد مجمع عمومى سالانه هر صاحب سهم ميتواند در مركز اصلى شركت به صورتحساب‌ها مراجعه كرده و از ترازنامه و حساب سود و زيان شركت رونوشت بگيرد. هر صاحب سهم ميتواند از ده روز قبل از برگزارى مجمع عمومى سالانه از گزارش بازرس نيز رونوشت بگيرد.

    ماده 69. اقلام ترازنامه-استهلاك: ارزيابى دارايي‌هاى شركت طبق موازين و اصول متداول و پذيرفته شده حسابدارى به عمل خواهد آمد. در ترازنامه بايد استهلاك اموال و اندوخته‌هاى لازم در نظر گرفته شود ولو آنكه پس از وضع استهلاك و اندوخته‌ها سود قابل تقسيم باقى نماند يا كافى نباشد. پايين آمدن ارزش دارايى ثابت خواه در نتيجه استعمال خواه بر اثر تغييرات فنى و خواه به علل ديگر بايد در استهلاك منظور گردد.

    براى جبران كاهش احتمالى ارزش ساير اقلام دارايى و زيانها و هزينه‌هاى احتمالى بايد ذخيره لازم منظور گردد . تعهداتى كه شركت آن را تضمين كرده است بايد با قيد مبلغ در ذيل ترازنامه آورده شود.

    ماده 70. تقديم ترازنامه و حساب سود و زيان: ترازنامه و حساب سود و زيان هر سال بايد حداكثر ظرف مدت چهار ماه پس از انقضاى سال مالى شركت، براى تصويب، به مجمع عمومى صاحبان سهام تقديم گردد.

    ماده 71. مفاصا: تصويب ترازنامه و حساب سود و زيان هر دوره از طرف مجمع عموى براى هيأت مديره به منزله مفاصا حساب براى همان دوره خواهد بود.

    ماده 72. سود خالص: سود خالص شركت در هر سال مالى، عبارتست از درآمد حاصل در همان سال منهاى كليه هزينه ها و استهلاك‌ها و ذخيره‌ها.

    ماده 73. اندوخته قانونى و اختيارى: از سود خالص شركت پس از وضع زيان‌هاى وارده سالهاى قبل، بايد معادل يك بيستم به عنوان اندوخته قانونى موضوع شود. همين كه اندوخته قانونى به يك دهم سرمايه شركت رسيد موضوع كردن آن اختيارى است و در صورتى كه سرمايه شركت افزايش يابد كسر يك بيستم مذكور، آنقدر ادامه خواهد يافت كه اندوخته قانونى به يك دهم سرمايه افزايش يافته بالغ گردد. به پيشنهاد هيأت مديره و تصويب مجمع عمومى عادى ممكن است قسمتى از سود ويژه براى تشكيل اندوخته‌هاى مخصوصى كنار گذاشته شود.

    ماده 74. سود قابل تقسيم: سود قابل تقسيم، عبارتست از سود خالص سال مالى شركت منهاى زيان‌هاى سالهاى مالى قبل و اندوخته قانونى و ساير اندوخته‌هاى اختيارى به علاوه سود تقسيم نشده سال‌هاى قبل. تقسيم سود اندوخته بين صاحبان سهام فقط پس از تصويب مجمع عمومى جايز خواهد بود و در صورت وجود منافع تقسيم ده درصد از سود ويژه سالانه بين صاحبان سهام الزامى است.

    ماده 75. پرداخت سود به صاحبان سهام بايد ظرف هشت ماه پس از تصميم مجمع عمومى راجع به تقسيم سود، انجام پذيرد.

    بازدید :211
    يکشنبه 13 تير 1395زمان :19:22
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    ماده 40. عده اعضاى هيأت مديره: شركت، به وسيله هيأت مديره‌اى مركب از حداقل پنج نفر عضو اصلى اداره ميشود كه به وسيله مجمع عمومى عادى از بين صاحبان سهام انتخاب ميشوند، مديران قابل عزل و تجديد انتخاب مىباشند. هر يك از مديران ميتواند با اطلاع كتبى به هيأت مديره، در هر موقع، از سمت خود استعفا دهد.

    تبصره : مجمع عمومى عادى مي تواند علاوه بر اعضاى اصلى نسبت به انتخاب حداقل دو عضو علي البدل هيأت مديره اقدام نمايد.

    ماده 41. در صورتى كه بر اثر فوت يا استعفا يا سلب شرايط از يك يا چند نفر از مديران، تعداد اعضاء هيأت مديره از حداقل مقرر در قانون تجارت كمتر شود اعضاء علي البدل به ترتيب مقرر در اساس‌نامه و در صورت سكوت اساس‌نامه به ترتيب آراء شمارش شده هنگام انتخابات توسط مجمع عمومى جاى آنان را خواهند گرفت و در صورتى كه عضو علي البدل تعيين نشده باشد و يا تعداد اعضاء علي البدل كافى براى تصدى محل‌هاى خالى در هيأت مديره نباشد، مديران باقيمانده بايد بلافاصله مجمع عمومى عادى شركت را جهت تكميل اعضاء هيأت مديره، دعوت نمايند.

    تبصره : هرگاه هيأت مديره، حسب مورد، از دعوت مجمع عمومى براى انتخاب مديرى كه سمت او بلامتصدى مانده، خوددارى كند، هر ذينفع حق دارد از بازرس يا بازرسان شركت بخواهد كه به دعوت مجمع عمومى عادى جهت تكميل عده مديران با رعايت تشريفات لازم اقدام كند. در اين صورت، بازرس يا بازرسان، مكلف به انجام چنين درخواستى هستند.

    ماده 42. انتخاب اشخاص حقوقى به عضويت در هيأت مديره: اشخاص حقوقى را ميتوان براى عضويت در هيأت مديره شركت انتخاب نمود. در اين صورت، شخص حقوقى بايد يك نفر را به نمايندگى خود جهت انجام وظايف مديريت كتباً به شركت معرفى نمايد.

    ماده 43. مأموريت مديران: مدت مأموريت مديران دو سال است. اين مدت تا وقتى كه تشريفات راجع به ثبت و آگهى انتخاب مديران بعدى انجام گيرد، خود به خود ادامه پيدا مىكند.

    ماده 44. سهام وثيقه: هر يك از مديران بايد لااقل50 سهم از سهام شركت را در تمام مدت مأموريت خود دارا باشد و آن را به عنوان وثيقه به صندوق شركت بسپارد. اين سهام براى تضمين خساراتى است كه ممكن است از تقصيرات مديران منفرداً يا مشتركاً بر شركت وارد شود. سهام مذكور با نام بوده و قابل انتقال نيست و مادام كه مديرى مفاصا حساب دوره تصدى خود را در شركت دريافت نداشته است، سهام مذكور، در صندوق شركت به عنوان وثيقه باقى خواهد ماند. وثيقه بودن اين سهام، مانع استفاده از حق رأى آنها در مجامع عمومى و پرداخت سود آنها به صاحبانشان نخواهد بود.

    ماده 45. رئيس و نايب رئيس و منشى هيأت مديره: هيأت مديره در اولين جلسه خود كه حداكثر ظرف يك هفته پس از جلسه مجمع عمومى عادى كه هيأت مديره را انتخاب كرده است، تشكيل خواهد شد، از بين اعضاء هيأت يك رئيس و يك نايب رييس براى هيأت مديره تعيين مينمايد.

    مدت رياست رئيس و نيابت نايب رئيس، بيش از مدت عضويت آنها در هيأت مديره نخواهد بود . رئيس و نايب رئيس، قابل عزل و تجديد انتخاب خواهند بود. در صورت غيبت رئيس و نايب رئيس، اعضاى هيأت مديره، يك نفر از اعضاى حاضر در جلسه را تعيين مىنمايند تا وظايف رئيس را انجام دهد. هيأت مديره از بين اعضاء هيأت، يا خارج يك نفر را به عنوان منشى انتخاب مينمايد.

    ماده 46. تشكيل جلسات هيأت مديره: هيأت مديره در مواقعى كه خود به طور هفتگى يا ماهانه معين مي كند با دعوت كتبى يا تلگرافى رئيس يا نايب رئيس يا دو نفر از اعضاء هيأت مديره و همچنين در موارد ضرورى بهدعوت مدير عامل، تشكيل جلسه خواهد داد.

    بين تاريخ ارسال دعوت‌نامه و تشكيل جلسه هيأت مديره، فاصله متعارفى رعايت خواهد شد . اگر در هر يك از جلسات هيأت مديره، تاريخ تشكيل جلسه بعد تعيين و در صورتجلسه نوشته شود، ارسال دعوتنامه براى مديرانى كه در همان جلسه حضور داشتهاند، ضرورت نخواهد داشت.

    ماده 47. محل تشكيل جلسات هيأت مديره: جلسات هيأت مديره در مركز اصلى شركت يا در هر محل ديگرى كه در دعوتنامه تعيين شده باشد، تشكيل خواهد شد.

    ماده 48. حد نصاب و اكثريت لازم براى رسميت جلسه مديران و وكالت دوره‌اى: جلسات هيأت مديره در صورتى رسميت دارد كه بيش از نصف اعضاى هيأت مديره در آن جلسات حضور داشته باشند. تصميمات هيأت مديره با اكثريت آراى حاضرين معتبر خواهد بود. هر يك از اعضاى هيأت مديره مىتواند، به عضو ديگر هيأت مديره به مسئوليت خود، وكالت براى حضور در جلسات هيأت مديره و اتخاذ تصميم بدهد و هيچ عضوى نمىتواند وكالت بيش از يك نفر را به عهده بگيرد. مدير عامل در جلسات هيأت مديره، شركت خواهد جست و در صورتى كه عضو هيأت مديره نباشد، حق رأى نخواهد داشت.

    ماده 49. اعتبار تصميمات اتخاذ شده: تصميماتى كه به امضاى اكثريت مديران حاضر به شرح ماده (48) فوق رسيده باشد نيز داراى اعتبار است همچنين تصميماتى كه خارج از جلسه هيأت مديره به امضاى كليه اعضاى هيأت مديره رسيده باشد به عنوان مصوبات هيأت مديره معتبر ميباشد.

    ماده 50. صورتجلسات هيأت مديره: براى هر يك از جلسات هيأت مديره، بايد صورتجلسهاى تنظيم شود كه به امضاى كليه مديران حاضر در جلسه برسد. نام مديران حاضر و غايب و خلاصهاى از مذاكرات و همچنين تصميمات متخذه در هر جلسه، با قيد تاريخ، در صورتجلسه ذكر مىگردد. نظر هر يك از مديران كه با تمام يا بعضى از تصميمات مندرج در صورتجلسه مخالف باشد بايد در ذيل صورتجلسه قيد شود. در مورد قسمت اخير ماده (49)، تصميم امضا شده توسط كليه اعضاء هيأت مديره به عنوان صورتجلسه هيأت مديره نگهدارى خواهد شد.

    ماده 51. اختيارات هيأت مديره: هيأت مديره براى هرگونه اقدامى به نام شركت و انجام هر نوع عمليات و معاملاتى كه مربوط به موضوع شركت بوده و اتخاذ تصميم درباره آنها صريحاً در صلاحيت مجمع عمومى قرار نگرفته باشد، داراى اختيارات نامحدود است. از جمله، انجام امور ذيل، در صلاحيت هيأت مديره است:

    - نمايندگى شركت در برابر صاحبان سهام، اشخاص ثالث و كليه ادارات دولتى و مراجع قضايى.

    - تصويب آييننامه‌هاى داخلى شركت.

    - ايجاد و حذف نمايندگيها يا شعب در هر نقطه از ايران يا خارج از ايران.

    - نصب و عزل كليه مأموران و كاركنان شركت، تعيين شغل و حقوق و دستمزد و پاداش و ترفيع و تنبيه، تعيين ساير شرايط استخدام و معافيت و خروج آنها از خدمت و مرخصى و بازنشستگى و مستمرى وراث آنها.

    - پيشبينى و تنظيم بودجه سالانه شركت و ارائه آن به مجمع عمومى جهت تصويب.

    - افتتاح هر نوع حساب و استفاده از آن بنام شركت نزد بانك‌ها و مؤسسات قانونى ديگر.

    - دريافت مطالبات پرداخت ديون شركت.

    - تعهد، ظهرنويسى، قبولى، پرداخت و واخواست اوراق تجارتى.

    - عقد هر نوع قرارداد و تغيير و تبديل، فسخ و اقاله آن در مورد خريد و فروش و معاوضه اموال منقول و غير منقول كه مرتبط با موضوع شركت باشد و بالجمله انجام كليه عمليات و معاملات مذكور در ماده (3) اين اساس‌نامه.

    - واگذارى يا تحصيل هر گونه حق كسب و پيشه و تجارت (سرقفلى).

    - تقديم درخواست و پيگيرى ثبت هرگونه اختراع يا نام و نشان و تصوير و علايم تجارى و يا خريد و تحصيل و فروش يا واگذارى اختراعات و ورقه اختراع و يا هرگونه حقوق و امتيازات مربوط به آنها.

    - تقاضا و اقدام براى ثبت هر گونه علامت و نام تجارى.

    - عقد هر گونه قرارداد اجاره، چه شركت موجر باشد و چه مستأجر، و اقاله و فسخ آنها و تقاضاى تعديل اجاره بها و تخليه عين مستاجره.

    - به امانت گذاردن هر نوع اسناد و مدارك و وجوه شركت در صندوق‌هاى دولتى و بانك‌ها و استرداد آنها.

    [197]

    - تحصيل تسهيلات از بانك‌ها و شركت‌ها و مؤسسه‌هاى رسمى و درخواست و اخذ هر نوع استقراض به هر مبلغ و به هر مدت و به هر ميزان و سود و كارمزد و يا هر گونه شرايطى كه مقتضى باشد، با رعايت مقررات ماده (3) اساس‌نامه حاضر، استقراض به وسيله انتشار اوراق قرضه، منوط به تصويب مجمع عمومى فوق‌العاده خواهد بود.

    - رهن گذاردن اموال شركت، اعم از منقول و غيرمنقول و فك رهن ولو كراراً.

    - احداث هرگونه ساختمان مورد نياز شركت.

    - اقامه هرگونه دعواى حقوقى و جزايى و دفاع از هر دعواى حقوقى و جزايى اقامه شده، از طرف شركت و به نام شركت، در هر يك از دادگاه‌هاى اختصاصى يا عمومى، در جهت استيفاى يكايك حقوق واقعى يا متصور و ... شركت و نيز دفاع از شركت و به نام شركت در مقابل هر دعواى اقامه شده عليه شركت، چه جزايى و چه حقوقى، در هر يك از مراجع اختصاصى يا عمومى، در جهت استيفاى حقوق مذكور با حق حضور و مراجعه به مقامات انتظامى، قضات تحقيق و استيفاى كليه اختيارات مورد نياز در دادرسى از آغاز تا اتمام، از جمله حضور در جلسات اعلام اراده و نظر، درخواست پژوهش، فرجام، واخواهى واعاده دادرسى، مصالحه و سازش، استرداد اسناد و دادخواست و دعوا و انكار و تكذيب اسناد و اعلام جعل و تعيين جاعل و با حق امضاى قراردادهاى حاوى شرط داورى يا توافقنامه داورى جداگانه و ارجاع دعوا به داورى و تعيين و گزينش داور منتخب - با حق صلح يا بدون آن - و اجراى حكم نهايى و قطعى داور و درخواست تخليه و خلع يد و رفع تصرف عدوانى و مزاحمت، درخواست ضرر و زيان و صدور دستور لازم‌الاجرا (اجراييه) و تعقيب آنها و معرفى بدهكار و ... و كارشناس و اموال بدهكار و درخواست توقيف مظنون و متهم و قبول اموال بدهكار در جلسات مزايده در مقابل طلب شركت، انتخاب و عزل وكيل و نماينده با حق توكيل مكرر و اقرار در ماهيت دعوا و جلب ثالث و دعواى متقابل و دفاع در مقابل آنها و تأمين خواسته و تأمين ضرر و زيان ناشى از جرايم و اخذ محكوم به و امور مشابه ديگر از قبيل آنچه گذشت.

    بازدید :194
    يکشنبه 13 تير 1395زمان :19:18
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    ماده 20.

    مجامع عمومى شركت، به نحو ذيل، تشكيل ميشود :

    (1) مجمع عمومى عادى بايد سالى يك بار، در موقعى كه در اساس‌نامه پيش‌بينى شده است، براى استماع گزارش مديران، بازرس و يا بازرسان و بررسى و تصويب ترازنامه و حساب سود و زيان سال مالى قبل و صورت دارايى و مطالبات و ديون تشكيل گردد.

    (1) مجمع عمومى فوق‌العاده، كه صرفاً براى اخذ تصميم پيرامون افزايش و كاهش سرمايه *، انتشار اوراق قرضه و مشاركت و تغيير اساس‌نامه، انحلال شركت، با رعايت مقررات اصلاحيه قانون تجارت، تشكيل مىگردد.

    مجامع عمومى عادى سالانه و مجامع فوق‌العاده را هيأت مديره دعوت مىنمايد . هيأت مديره و يا بازرس شركت ميتوانند در مواقع مقتضى، مجمع عمومى عادى را به طور فوق‌العاده دعوت نمايند. علاوه بر اين، سهامدارانى هم كه اقلاً يك پنجم سهام شركت را مالك باشند، حق دارند كه از هيأت مديره بخواهند كه مجمع عمومى شركت را براى رسيدگى به امر خاصى دعوت نمايند. هيأت مديره بايد حداكثر تا بيست روز از تاريخ اين تقاضا، مجمع مورد درخواست را با رعايت تشريفات مقرر، دعوت كند. در غير اين صورت، درخواست كنندگان ميتوانند دعوت مجمع را با همان دستور جلسه از بازرس شركت خواستار شوند و بازرس مكلف است كه با رعايت تشريفات مقرر، مجمع مورد تقاضا را حداكثر تا ده روز از تاريخ تقاضا دعوت نمايد و در صورت امتناع وى، صاحبان سهام ياد شده حق خواهند داشت مستقيماً با رعايت تشريفات راجع به دعوت مجمع با همان دستور جلسه اقدام كنند و در آگهى دعوت، به عدم اجابت درخواست خود توسط هيأت مديره و بازرسان، تصريح نمايند.

    تبصره 1: چنانچه هيأت مديره، مجمع عمومى عادى سالانه را در موعد مقرر دعوت نكند، بازرس يا بازرسان شركت مكلفند رأساً اقدام به دعوت مجمع مزبور بنمايند.

    تبصره 2: هيچ مجمع عمومى نمىتواند تابعيت شركت را تغيير بدهد و با هيچ اكثريتى نميتواند بر تعهدات صاحبان سهام بيفزايد.

    به استناد مصوبه مورخ 16/9/1377 شوراى بورس تبصره (3) به ماده (1)، اضافه گرديد: "چنانچه سرمايه جديد شركت با احتساب افزايش سرمايه مبلغ 50 ميليارد ريال كمتر باشد نياز به تأييد هيأت پذيرش اوراق بهادار نخواهد داشت و منحصراً با تأييد دبيركل بورس قابل اجر است."

    ماده 21. شرايط حضور در مجامع و داشتن حق رأى: در كليه مجامع عمومى، صاحبان سهام شخصاً (يا وكيل يا قائم مقام قانونى آنها)، صرف نظر از تعداد سهام خود مىتوانند حضور بهم رسانند و براى هر يك سهم فقط يك رأى خواهند داشت.

    تبصره : هر گاه سهامدارى، سهام خود را به ديگرى انتقال دهد، سهامدار بعدى وقتى، با واجد بودن شرايط فوق در مجامع عمومى و فوقالعاده حق حضور و رأى دارد كه قبل از انعقاد اين مجامع، سهامش، طبق ماده (9) اساس‌نامه حاضر، در دفتر ثبت سهام شركت به ثبت رسيده باشد و يا گواهينامه موقت سهم و يا اعلاميه خريد و فروش سازمان كارگزاران بورس اوراق بهادار تهران و يا گواهينامه نقل و انتقال بورس را در دست داشته باشد و با ارائه يكى از مدارك ياد شده ورقه ورود به جلسه را دريافت كرده باشد.

    ماده 22. آگهى دعوت مجامع عمومى: دعوت صاحبان سهام براى تشكيل مجامع عمومى، از طريق نشر آگهى در روزنامه كثيرالانتشارى كه آگهي هاى مربوط به شركت در آن نشر ميگردد، به عمل خواهد آمد. دستور جلسه، تاريخ و ساعت و محل تشكيل مجمع، با نشانى كامل محل تشكيل، در آگهى ذكر خواهد شد.

    تبصره : در صورتى كه كليه صاحبان سهام در مجمع عمومى حاضر باشند، نشر آگهى و تشريفات الزامى نيست.

    ماده 23. محل تشكيل مجامع عمومى: مجامع عمومى عادى و فوقالعاده، در مركز اصلى شركت يا در محلى كه در آگهى دعوت صاحبان سهام تعيين ميشود، تشكيل خواهد شد.

    ماده 24. دستور جلسه: دستور جلسه هر مجمع عمومى را مقام دعوت كننده آن معين مينمايد. اين دستور جلسه بايستى در آگهى دعوت ذكر گردد. مطالبى كه در دستور جلسه پيشبينى نشده باشد، قابل طرح در مجمع عمومى نخواهد بود، مگر اينكه كليه صاحبان سهام در مجمع عمومى حاضر باشند و به قرار گرفتن آن مطلب در دستور جلسه رأى دهند.

    بازدید :206
    يکشنبه 13 تير 1395زمان :19:17
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    ماده 12. سرمايه شركت را مىتوان از طريق صدور سهام جديد و يا از طريق بالا بردن مبلغ اسمى سهام موجود بنا به تصويب صاحبان سهام و مجمع عمومى فوق‌العاده و مقررات مربوط افزايش داد. تأديه مبلغ اسمى سهام جديد، به يكى از طرق زير، امكان‌پذير است:

    - پرداخت نقدى مبلغ اسمى سهام؛

    - تبديل مطالبات نقدى حال شده اشخاص از شركت به سهام جديد؛

    - انتقال سود تقسيم نشده يا اندوخته يا عوايد حاصله از اضافه ارزش سهام جديد به سرمايه شركت؛

    - تبديل اوراق قرضه به سهام.

    تبصره : انتقال اندوخته قانونى به سرمايه ممنوع است.

    ماده 13. مجمع عمومى فوق‌العاده مىتواند به هيأت مديره اجازه دهد كه ظرف مدت معينى، كه نبايد از پنج سال تجاوز كند سرمايه شركت را تا مبلغ معينى به يكى از طرق مذكور در ماده (12)، افزايش دهد.

    ماده 14. مجمع عمومى فوق‌العاده‌اى كه مجوز افزايش سرمايه را از طريق فروش سهام جديد تصويب مىكند، ميتواند حق تقدم صاحبان سهام را نسبت به پذيره‌نويسى تمام يا قسمتى از سهام جديد از آنان سلب كند، به شرط آنكه اين تصميم پس از قرائت گزارش هيأت مديره و گزارش بازرس يا بازرسان شركت، اتخاذ گردد و در غير اين صورت باطل خواهد بود.

    ماده 15. علاوه بر كاهش اجبارى سرمايه به علت از بين رفتن قسمتى از سرمايه شركت، مجمع عمومى فوق‌العاده شركت مىتواند به پيشنهاد هيأت مديره، در مورد كاهش سرمايه شركت به طور اختيارى نيز اتخاذ تصميم كند، مشروط بر آنكه بر اثر كاهش سرمايه، به تساوى حقوق صاحبان سهام، لطمه‌اى وارد نشود.

    تبصره : كاهش اجبارى سرمايه، از طريق كاهش تعداد يا مبلغ اسمى سهام صورت ميگيرد و كاهش اختيارى سرمايه، از طريق كاهش بهاى اسمى سهام، به نسبت متساوى و رد مبلغ كاهش يافته هر سهم به صاحب آن، انجام مىگيرد.

    ماده 16. حق تقدم در خريد سهام جديد: در صورت تصويب افزايش سرمايه، صاحبان سهام شركت در خريد سهام جديد به نسبت سهامى كه دارند، حق تقدم خواهند داشت. اين حق، قابل نقل و انتقال است.

    مهلتى كه طى آن، سهامداران ميتوانند حق تقدم مذكور را اعمال كنند، بنا به پيشنهاد هيأت مديره و تصويب مجمع عمومى فوق‌العاده تعيين خواهد شد، و در هر حال، كمتر از شصت روز نخواهد بود . اين مهلت از روزى كه براى پذيره‌نويسى تعيين ميگردد، شروع ميشود. نحوه استفاده از اين حق تقدم، بدين ترتيب است كه پس از تصويب افزايش سرمايه در مجمع عمومى فوق‌العاده، بايد مراتب از طريق نشر آگهى در روزنامه كثيرالانتشارى كه آگهيهاى مربوط به شركت در آن نشر ميگردد، به اطلاع صاحبان سهام برسد. گواهينامه‌هاى حق تقدم در خريد بايد توسط پست سفارشى، به آخرين آدرس اعلام شده صاحبان سهام با نام شركت، ارسال شود.

    ماده 17. اضافه ارزش سهم: مجمع عمومى فوق‌العاده، با توجه به پيشنهاد و گزارش هيأت مديره، ميتواند مقرر دارد كه براى افزايش سرمايه، سهام جديدى با اضافه ارزش، يعنى به مبلغى بيش از ارزش اسمى آنها، به فروش برسد. عوايد حاصل از اضافه ارزش سهام را ميتوان به حساب اندوخته منتقل ساخت يا بين صاحبان سهام سابق تقسيم نمود يا در ازاى آن سهام جديد به صاحبان سهام سابق داد.

    ماده 18. اوراق قرضه، اوراق مشاركت: شركت ميتواند با تصويب مجمع عمومى فوق‌العاده صاحبان سهام اوراق قرضه و اوراق مشاركت مبادرت نمايد، تصميم راجع به فروش اوراق قرضه يا اوراق مشاركت و شرايط صدور و انتشار آن بايد همراه با طرح اطلاعيه انتشار اوراق قرضه و اوراق مشاركت، كتباً به مراجع ثبت شركتها اعلام شود. مرجع مذكور، مفاد تصميم را ثبت و خلاصه آن را همراه با طرح اطلاعيه انتشار اوراق قرضه و اوراق مشاركت، به هزينه شركت، در روزنامه رسمى آگهى خواهد نمود.

    تبصره 1: قبل از انجام تشريفات مذكور در ماده فوق هرگونه آگهى براى فروش اوراق قرضه و مشاركت ممنوع است.

    تبصره 2: در هر بار انتشار، مبلغ اسمى اوراق قرضه و مشاركت و نيز قطعات اوراق قرضه و مشاركت بايد متساوى باشد.

    تبصره 3: در اطلاعيه انتشار اوراق قرضه و مشاركت، رعايت موارد مندرج در ماده (58) قانون تجارت ضرورى است.

    ماده 19. اجراى ضوابط و مقررات سازمان بورس اوراق بهادار: تا زمانى كه نام شركت در فهرست نرخهاى بورس اوراق بهادار مندرج است شركت موظف به رعايت و اجراى ضوابط و مقررات سازمان بورس اوراق بهادار ميباشد.

    بازدید :204
    يکشنبه 13 تير 1395زمان :19:16
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    ماده 32. مجمع عمومى عادى، در هر سال، يك بازرس اصلى و يك بازرس علىالبدل، براى مدت يك سال، تعيين مينمايد. بازرس اصلى و بازرس علي البدل، در صورتى كه از اشخاص حقيقى باشند، بايد از بين حسابداران رسمى انتخاب شوند.

    ماده 33. وظايف بازرس، به شرح زير است:

    (39- الف) رسيدگى و اظهارنظر درباره صحت صورت دارايى و صورتحساب دوره عملكرد و حساب سود و زيان و ترازنامهاى كه مديران براى ارائه به مجمع عمومى تهيه ميكنند.

    (40- ب) تسليم گزارش جامع در مورد وضع شركت به مجمع عمومى عادى و همچنين صاحبان سهامى كه براى دريافت آن مراجعه ميكنند.

    (41- ج) انجام وظايف ديگرى كه طبق اين اساس‌نامه و ديگر قوانين و مقررات، به عهده بازرس ميباشد.

    ماده 34. بازرس ميتواند در هر زمان و در ساعات كار شركت، به دفاتر، اسناد و مدارك شركت مراجعه نمايد، ولى اقدامات وى نبايد مانع انجام عمليات جارى شركت گردد.

    قسمت سوم : مقررات متفرقه

    ماده 35. سال مالى شركت، از اول مهر ماه هر سال تا پايان شهريور ماه است. در مورد سال اول، شروع سال مالى، تاريخ تشكيل شركت ميباشد.

    ماده 36. مواردى كه در اين اساس‌نامه پيش‌بينى نشده، تابع قانون تجارت و ديگر قوانين و مقررات است.

    ماده 37. اين اساس‌نامه، مشتمل بر سه فصل و سي وهفت ماده و دو تبصره و چهل‌ويك بند در تاريخ ............... يكهزار و سيصد و هفتاد ............... هجرى شمسى به تصويب هيأت مؤسس رسيد.

    نمونه اساسنامه شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بها دار:

    قسمت اول: تشكيل شركت، نام، موضوع، مدت، تابعيت و مركز اصلى شركت

    ماده 1. تشكيل شركت: بين دارندگان سهامى كه طبق مقررات اساس‌نامه حاضر سهم به آنها تعلق خواهد يافت با رعايت قوانين جارى و مقررات اين اساس‌نامه، شركتى به نام ..........................تشكيل ميگردد كه در اين اساس‌نامه، به طور اختصار، شركت ناميده ميشود.

    ماده 2. نام و نوع شركت:

    ماده 3. موضوع شركت:

    ماده 4. مدت شركت: از تاريخ تصويب اساس‌نامه به مدت نامحدود.

    ماده 5. تابعيت و مركز اصلى شركت: تابعيت شركت ايرانى است. مركز اصلى شركت ........................ است و در صورت لزوم، انتقال مركز اصلى شركت به هر نقطه ديگر در داخل كشور منوط به تصويب مجمع عمومى فوق‌العاده مىباشد. تعيين و تغيير نشانى مركز اصلى شركت بنا به تصويب هيأت مديره صورت خواهد گرفت. هيأت مديره شركت ميتواند، در هر موقع، در داخل يا خارج كشور، شعب يا نمايندگى داير يا منحل نمايد.

    قسمت دوم: سرمايه و سهام

    ماده 6. سرمايه و تعداد سهام: سرمايه شركت، مبلغ ...................... ريال است كه به ........................ سهم عادى يكهزار ريالى با نام تقسيم ميگردد و تماماً پرداخت گرديده است.

    ماده 7. كليه سهام شركت با نام است. اوراق سهام شركت متحدالشكل، چاپى، داراى شماره ترتيب بوده و بايستى به امضاى دو نفرى كه از طرف هيأت مديره تعيين مىشوند، برسد و ممهور به مهر شركت گردد. در برگ سهام، نكات ذيل بايد ذكر شود:

    - نام شركت و شماره ثبت آن.

    - مبلغ سرمايه ثبت شده و مبلغ پرداخت شده آن.

    - تعيين نوع سهم.

    - مبلغ اسمى سهم و مقدار پرداخت شده آن به حروف و به اعداد.

    - تعداد سهامى كه هر ورقه، نماينده آن است.

    - نام دارنده سهم.

    ماده 8. تا زمانى كه اوراق سهام صادر نشده است، شركت بايستى به صاحبان سهام، گواهينامه موقت سهم بدهد. اين گواهىنامه معرف تعداد و نوع سهام و مبلغ پرداخت شده آن خواهد بود.

    ماده 9. انتقال سهام بايستى در دفتر ثبت سهام شركت به ثبت برسد و انتقال دهنده يا نماينده قانونى او، ثبت انتقال را در دفتر مزبور امضا نمايد. هويت كامل و نشانى انتقال گيرنده نيز از نظر اجراى تعهدات ناشى از نقل و انتقال سهم در دفتر ثبت سهام قيد و به امضاى انتقال گيرنده يا وكيل يا نماينده او خواهد رسيد.

    تملك هر يك از سهام شركت، متضمن قبول مقررات اين اساس‌نامه و تصميمات مجامع عمومى سهامداران است .

    ماده 10. غير قابل تقسيم بودن سهام: سهام شركت غير قابل تقسيم است. مالكين مشاع سهام بايستى در برابر شركت به يك نفر نمايندگى بدهند.

    ماده 11. مسئوليت صاحبان سهام: مسئوليت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمى سهام آنها است.

    تعداد صفحات :7

    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    • آرشیو لینک ها
    آمار سایت
    • کل مطالب : 77
    • کل نظرات : 1
    • افراد آنلاین : 1
    • تعداد اعضا : 1
    • بازدید امروز : 24
    • بازدید کننده امروز : 20
    • باردید دیروز : 3
    • بازدید کننده دیروز : 4
    • گوگل امروز : 0
    • گوگل دیروز : 0
    • بازدید هفته : 25
    • بازدید ماه : 334
    • بازدید سال : 4190
    • بازدید کلی : 22773
    کدهای اختصاصی