يپرم خان ارمنى, در بهمن 1287 پس از اتحاد
گروههاى مجاهد گيلان در رشت به وى كه جزو مجاهدان قفقازى
در گيلان بود ماموريت دادند تا گروههاى مسلح
مجاهدان را سازماندهى نمايد. و همراه مجاهدان گيلان در تصرف شهر رشت وكشتن حاكم
آنجا خان بالاخان شركت داشته و سپس به همراه آنان به فرماندهى محمدولى خان تنكابنى
بسوى تهران حركت كرده
و تهران را تصرف و
محمدعليشاه را خلع مىكنند
بعداز پيروزى, يپرم خان رئيس پليس مشروطه بوده و
بعدها فرماندهى عمليات سركوب مجاهدانى كه مخالف خلع سلاح بودند را به عهده داشت
در آخرين تلاشى كه محمدعليشاه (با كمك مالى و تسليحاتى روسيه)براى بازپس گرفتن
تخت و تاج از دست رفته نمود و به همراه دو برادرش سالارالدوله و شعاع السلطنه به
ايران از طريق شمال و غرب حمله نمودند, يفرم خان از طرف حكومت مشروطه فرمانده
نيروهاى دولتى براى مقابله با سالارالدوله تعيين گرديد, و وى موفق به دفع نيروهاى
سالارالدوله گرديد. و در همين ايام كه در قلعه اى از قلات متعلق به فرمانفرما
(
فرمانده كل قوا) مستقر شده بود شب هنگام تيرى بطرف سرش شليك گشته وكشته شد. بنا به
روايات ناموثق اين امر به دستور فرمانفرما و توسط رضاخان(رضاشاه) صورت گرفت
|
|
( مشير الدوله(ميرزا حسن خان |
پسر ميرزا نصرالله خان مشيرالدوله نائينى.
تحصيلات خودرا در فن حقوق در مسكو كرده است. پس از اتمام تحصيلات به سفارت پطرزبورگ
منصوب گرديد و موقعى بود كه نصرالله خان مشيرالدوله پدرش وزير امورخارجه بود و آن
وقت لقب مشيرالملكى داشت
اول دفعه كه مشيرالدوله وزير شد در تاريخ رجب 1325 كه
كابينه در تحت رياست ميرزا احمدخان مشيرالسلطنه تشكيل شده بود او وزير عدليه گرديد
و به لقب مشيرالدوله نائل شد و در همين سال بود كه براى تبليغ تاجگذارى محمد علي
شاه به جمهورى فرانسه به پاريس مسافرت كرد
در سال 1325 در كابينه ابو القاسم
خان ناصرالملك وزير خارجه گرديد و همين طور در كابينه هاى مختلف با تغيير شغل به
وزارت منصوب بود. حتى پس از بستن مجلس در 1326 در زمان استبداد صغير در كابينة
مشيرالسلطنه و كابينة سعدالدوله مشغول كار بود
در سال 1327 پس از فتح تهران و
تشكيل كابينة محمد ولى خان سپهدار اعظم او نيز وزير عدليه گرديد و در اين موقع براى
اصلاح عدليه(به خيال خود) يك عده از قضات را بدون محاكمه برخلاف قانون اساسى از
عدليه خارج كرد و اين عمل مخالف توقع مردم از مشيرالدوله بود
در سال 1333 قمرى
كابينه به رياست مشيرالدوله تشكيل يافت, براثر فشار روسها و انگليسها پس از چهل روز
مستعفى گرديد
بار دوم در تيرماه 1299 خورشيدى نخست وزير شد, اولين كارى كه كرد
عبارت بود از تعليق قرارداد خائنانه 1919 ايران و انگليس كه توسط وثوق الدوله منعقد
شده بود, واقعه مهم ديگر اين دوره نخست وزيرى او قيام شيخ محمد خيابانى در تبريز
بود. وى دو بار ديگر نخست وزير شد كه هردوبار به علت مخالفت و درگيرى با رضاخان,
سردارسپه, مجبور به استعفا شد.بعداز كناره گيرى ازسياست به كار تحقيق و نويسندگى
پرداخت, و كتاب تاريخ ايران باستان از نتايج كار تحقيقاتى او در اواخر عمر وى
مىباشد. مشيرالدوله در سال 1314 خورشيدى در سن 63 سالگى درگذشت
نقش وبسایت در تبلیغات و گستره شغلی